در ميان انبوه نامه هاي ارسالي به جبهه ها،نامه ي دختر بچه اي فقير و يتيم،بسيار جلب توجه مي كرد :
با سلام به امام زمان عليه السلام و درود به امام خميني – سلام به رزمندگان اسلام.
اسم من زهرا مي باشد.اين هديه را كه نان خشك و بادام است براي شما فرستادم.پدرم مي خواست جبهه بيايد،ولي او با موتور زير ماشين رفت و كشته شد.من 9سال دارم ونصف روز مدرسه و نصف ديگر را قالي بافي مي روم.مادرم كار مي كند.ما 5 نفر هستيم.پدرم مرد و بايد كار كنيم.من 92 روز كار كردم تا براي شما رزمندگان توانستم نان بفرستم.از خدا مي خواهيم كه اين هديه را از يك يتيم قبول كند و پس ندهيد و مرا كربلا ببريد.آخر من و مادرم خيلي روزه مي گيريم تا خرجي داشته باشيم.مادرم،خودم،احمد و بتول و تقي برادر كوچك هست، سلام مي رسانيم.خدانگهدار شما پاسداران اسلام باشد.
62/11/8